سیاست آمریکا در لبنان و اهداف «اسرائیل بزرگ»
آمریکا از ابزارهای نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک برای پیشبرد منافع خود در لبنان استفاده میکند و نفوذ واشنگتن در این کشور با هدف حمایت از اسرائیل و مهار حزبالله دنبال میشود.
نسیمآنلاین: آمریکا بهطور مستمر تلاش میکند از طریق قدرت نظامی، فشار اقتصادی و دیپلماسی نرم نفوذ خود را در لبنان و منطقه گسترش دهد. در لبنان، این نفوذ با هدف تضمین منافع واشنگتن و حمایت از اسرائیل بزرگ دنبال میشود؛ پروژهای که بارها توسط نتانیاهو و دونالد ترامپ مورد اشاره قرار گرفته است. ترامپ حتی در اوایل سال جاری از کوچک بودن اسرائیل در نقشه انتقاد کرده و به ایده گسترش سرزمینها اشاره داشته است.
تجارب نشان میدهد که برخی نمایندگان آمریکا در لبنان و سوریه، از جمله توماس باراک، مواضع متناقضی دارند که ممکن است بازتاب اختلافات داخلی در واشنگتن باشد. باراک در مصاحبهای اعلام کرده است که اسرائیل به مرزهای توافق سایکس-پیکو پایبند نیست و توانایی یا تمایل دارد بر لبنان و سوریه تسلط پیدا کند. همزمان، وی در ماه مه گذشته نوشت که تقسیمات سایکس-پیکو «هزینهای سنگین برای نسلها داشته و زمان مداخله غربی به پایان رسیده است.»
از منظر واشنگتن، لبنان جزئی از نقشه خاورمیانه است مگر آنکه قدرت مقاومت مسلحانهای داشته باشد که بر سلطه اسرائیل تأثیر بگذارد. آمریکا علاوه بر کنترل سیاسی، منابع اقتصادی مانند گاز مدیترانه و موقعیت جغرافیایی برای سفارتخانهها را نیز مدنظر دارد.
در سیاست خارجی آمریکا، لابیهای اسرائیلی و جناحهای صهیونیستی در داخل دولت نقش پررنگی دارند و بر تصمیمات مرتبط با لبنان و منطقه تأثیرگذار هستند. سیاست آمریکا در لبنان با ترکیبی از فشار و وعدهها دنبال میشود. این فشارها شامل تلاش برای خلع سلاح حزبالله و محدود کردن نفوذ مقاومت است.
با این حال، لبنان به دلیل موقعیت استراتژیک و حمایتهای منطقهای مقاومت، زمینهای برای مانور دیپلماتیک و مقابله با فشارها دارد. استراتژی آمریکا به طور کامل قابل پیشبینی نیست و بسته به نوع منافع اقتصادی، امنیتی و جغرافیایی تغییر میکند. کشورهایی مثل عراق و سوریه نمونههایی هستند که نشان میدهند آمریکا میتواند در شرایط ناپایدار نیز نفوذ خود را حفظ کند، اما در کشورهایی مثل یمن این حضور طولانیمدت ممکن نبوده است.
لبنان با وجود محدودیتها و فشارهای آمریکا، توانایی مانور و مقابله با سیاستهای واشنگتن را دارد، به شرط آنکه از موقعیت جغرافیایی، حمایتهای منطقهای و واقعیتهای سیاسی داخلی بهره ببرد. در نهایت، این کشور کوچک عرصه رقابت قدرتهای بزرگ منطقهای و جهانی است و آینده آن به تعادل بین مقاومت و فشارهای خارجی بستگی دارد.
* علی فواز، خبرنگار المیادین