کشتی آزاد با اعتیاد
ورزش که یکی از ابزارهای کنترل اجتماعی است در محله هرندی نقش پررنگی دارد. باشگاه کشتی محله پناهگاهی است که کودکان را از مبتلا شدن به بیماری آسیبهای اجتماعی محل دور نگه میدارد. باشگاهی که با همت دونفر از اهالی قدیمی محله سعی در بهبود اوضاع مردم هرندی دارد.
نسیمآنلاین: نقل است که همیشه مردانی بودهاند در عالم تا مرشد گروهی شوند که در معرض خطر هستند تا این ماهیان تلظی کننده کنار بحر را به آبی بیآلایش برسانند.
وقتی در میان کوچههای تنگ و جوبهای باریک فاضلاب محله هرندی قدم بزنید شاید تنها آبی که برای شنا بیابید باتلاق جرم و اعتیاد باشد. وقتی از اطراف بازارچه و حمام و روبروی پارک زندگانی بگذرید یا وقتی کمی دورتر به نزدیکی پارک شوش بروید همه چیز سیاه سیاه است. معتادان و دستفروشان و چهرههای چروکیدهی مردم محله شما را غمگین خواهند کرد. کوچههای تنگ وپرچالهی محل، جوبهای کثیف و موشهای بزرگ ساکن آنها باعث میشود خانهی خود را بیشتر دوست داشته باشید. در هرصورت این نگاه از دور و گذرا به محل باعث نمیشود همه چیز را در مورد این مردم بدانید. اگر بهعنوان یک ساکن محل به اطراف نگاهی بیاندازید متوجه خواهید شد همه چیز سیاه نیست. باید یکبار دیگر با دقت به رنگها نگاه کرد تا شاید نقاط سفیدی هم پیدا کنیم.
ورزش در نظریات جامعهشناسی و سیاستهای اجتماعی هر کشور جایگاه مهمی دارد. ورزش کردن علاوه بر کمک به سلامت جسمانی افراد جامعه، وسیلهای است که به مردم کمک میکند تا اوقات فراغت خود را به درستی بگذارنند. یکی از ابزارهای کنترل اجتماعی نیز همین ورزش است. معمولا زندانیان هم به ورزشی مشغول میکنند تا شاید بعد از آزادی وقت خود را بجای خلاف با ورزش پر کنند. اصلا یکی از عوامل پیشگیری از اعیتاد همین ورزش است. ورزشکاران الگو قرار میگیرند که باعث ترویج یک روش درست زیستن با تحرک بدنی باشند. اخلاق ورزشی اصولی مانند منظم بودن و حرف شنیدن از مربی و عمل جمعی را با خود دارد و به تعالی فردی انسان کمک میکند. حضور در یک جمع و مشغول شدن به رشتهای ورزشی به توسعه روابط اجتماعی افراد کمک میکند. در محله هرندی ورزش کار ویژه مخصوص خود را دارد. ورزش اینجا یک جاده امن است که میتواند شما را از وسط ویرانیها نجات بدهد.
ورزش مورد نظر ما کشتی است. کشتی به نحوی ابزار کنترل اجتماعی محل است. کشتی تنظیمکننده کودکان و نوجوانان است که از مبتلا شدن آنها به ویروس واگیردار محله جلوگیری کند. مربیان باشگاه کشتی از کودکی در همین کوچهها رشد کردهاند و به گفته خودشان این کار عشقشان است. سید محسن پیمان و مرتضی بهاری خود را به نوعی مددکار میدانند. در واقع این اسم خیلی به کار این دو نفر شباهت داشت. مربی باشگاه بودن عایدی مالی که ندارد هیچ، وقتشان را هم میگیرد و حتی به بدنشان آسیب میزند؛ دست یکی از همین مربیان بخاطر تمرین با کودکان حالا در گچ بود. مربیها از پول خود برای خرج شهریهی این دانشآموزان استفاده میکنند. کار مربیان محدود به داخل باشگاه نیست و بیرون از باشگاه هم با پیگیری مدام از آنها و برقراری ارتباط خارج از فضای رسمی سعی میکنند از آنها مراقبت کنند تا به راه دیگری کشیده نشوند. آقای پیمان و آقای بهاری حدود 12 سال است به این کار مشغول هستند؛ 12 سال است که بچهها را از خیابان و محل جمع میکنند تا به باشگاه بیاورند؛ در این 12 سال تلاش کردهاند از به خلاف کشیده شدن آنها جلوگیری کنند و برای این کار حتی آنها را به مدرسه میفرستند. بچههایی در باشگاه حضور دارند که در لبهی تیغ ایستادهاند. اگر یک ماه باشگاه تعطیل بشود ممکن است مسیر خود را عوض کنند. حتی در دورانی که باشگاه بخاطر کرونا تعطیل بود یکی از شاگردان باشگاه که قهرمان کشور بود از راه به در شد و حالا باید آماده اعدام باشد. چند شاگرد دیگر هم به مسیری افتادند که برگشت آنها بسیار سخت و بعید بنظر میرسد.
فضای محل و شرایط خانواده کشتیگیران آیندهی محل بهقدری مخاطره آمیز است که حتی یک روز رها کردن بچهها ممکن است تبدیل به حسرتی طولانی بشود. با وجود این شرایط باز هم در این سالها کشتیگیرانی از محله هرندی به قهرمانی کشور دست یافتند و به اردوی تیم ملی رفتند. معلوم نیست چند قهرمان دیگر هم بخاطر اعتیاد و مسائل مالی نتوانستند به کار خود ادامه بدهند و الان کنار خیابان آتش روشن کرده و سر خود را بین زانوهای خود گذاشتهاند. افرادی مثل مهدی یوسفی و سامان ناصریپور دو نمونه از افرادی هستند که از محله هرندی و این باشگاه به اردوی تیم ملی راه پیدا کردند.
این مربیان و باشگاه با مشکلاتی مواجه هستند که در صورت بهبود اوضاع میتوانند عملکرد بهتر و موفقتری داشته باشند. یکی از مهمترین مشکلات این باشگاه مکان است، مدیریتهای مختلف باشگاهها بخاطر هزینهها از فعالیت این افراد جلو گیری میکنند. چون بچهها توانایی پرداخت هزینه را ندارند. خانوادههای زیادی بخاطر ماهی 300 هزار تومان نمیتوانند هزینه باشگاه خود را پرداخت کنند. مربیان باشگاه با کمک از دوستان خود هزینه شهریه این کودکان را میدهند. پدر اکثر کودکان از لحاظ مالی وضع خوبی ندارند. کودکان پدران خود را میبینند که یا به اعتیاد افتادند یا تکدی میکنند و در هر صورت با ادامه دادن شغل پدران خود جایگاه اجتماعی خوبی پیدا نخواهند. مربیان از خودشان و دوستان خود کمک میگیرند تا استعدادهایی را که در محل وجود دارند به بهترین حالت خود برسانند.
انجمنها و سمنهایی در منطقه حضور دارند هیچکدام به ایرانیان کمکی نمیکنند. کاری که با برنامه و خروجی مشخص انجام بشود توسط هیچ گروهی که از خارج محل وارد شده باشد برنمیآید. کار این گروهها صرفا به توزیع و امکانات به این گروهها منحصر میشود که فقر و اعیتاد را بیشتر جذب محل میکند. نیازهای اصلی باشگاه هم تامین روحی شاگردان باشگاه است که به فکر لباس و شهریه نباشند. کودکان کشتیگیر هرندی اگر برای شهریه هر ماه دغدغه نداشته باشند و از دوبنده نداشتن خجالت نکشند حتما عملکرد بهتری خواهند داشت. باید شرایط را برای افراد معمولی و عادی محله قابل تحمل کرد تا شاید در آینده بتوانیم شاهد اتفاق مثبتی در این منطقه باشیم و هر روز شاهد دود شدن استعدادهای فراوانی در آسمان هرندی نباشیم.