آموزش و پرورش را بیقدر و قیمت نکنید!
«استعمارزده»، «تعطیل»، «مسخره» و «ورشکسته» کلماتی است که حجتالاسلام پناهیان گاه و بیگاه برای نظام آموزش و پرورش به کار برده است. عباراتی که علاوه بر فاصله داشتن از واقعیت، به نظر میآید با بیانات رهبر انقلاب درباره پرهیز از «بیقدروقیمت کردن» آموزش و پرورش در تضاد است.
نسیمآنلاین: یکی از انتقادات پرتکرار به نهادهای فرهنگی، انتقاد و بعضا حمله به آموزش و پرورش است. کمتر پیش میآید که در گردهماییها، سخنرانیها و بطور کلی اظهارنظرهای حوزهی فرهنگ، انتقاد یا طعنه و کنایهای به آموزش و پرورش وارد نشود. البته با توجه به نقش مهم آموزش و پرورش در انتقال فرهنگ، این امر دور از انتظار نیست.
این موضوعی است که به نگاه کلان حاکمیت به نظام آموزش برمیگردد. نگاهی به قانون «اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش» مصوب سال 1366 مجلس این موضوع را روشنتر میسازد که نظام جمهوری اسلامی برای انتقال فرهنگ حساب ویژهای روی آموزش و پرورش باز کرده است.
این حساب ویژه البته با توجه به نقش مهم آموزش و پرورش در تعلیم و تربیت باز شده است. آموزش و پرورش در کنار خانواده، رسانه و گروه همسالان، یکی از ارکان مهم انتقال فرهنگ است. رکنی که البته از حملات بیرحمانهی منتقدان در امان نبوده است.
یکی از چهرههایی که در این مورد انتقادات تندی بیان کرده است، «حجتالاسلام والمسلمین پناهیان» است. آخرین اظهارنظر پناهیان درمورد آموزش و پرورش به سخنرانی چند روز پیش در تجمع محکومیت حملات رژیم صهیونیستی به غزه برمیگردد. حجتالاسلام پناهیان با بیان اینکه «ما واقعا زندگیمان به همه مظلومین دنیا گره خورده است»، گفت: «این مطلبی است که باید فهم کرد، باید آموزش داد. اگر آموزش و پروش نتواند این را به کودکان ما آموزش بدهد که در این چهل سال نتوانست آموزش بدهد، باید این آموزش و پرورش را تعطیل کرد.»
فارغ از مناقشهپذیر بودن اصل این ادعا، باید پرسید آیا واقعا آموزش و پرورش به تنهایی میتواند به دانشآموزان آموزش دهد که زندگی آنها به همهی مظلومان دنیا گره خورده است؟ و سوال مهمتر اینه اگر این کار را انجام ندهد واقعا باید آموزش و پرورش را تعطیل کرد!؟
حملات پیدرپی
یکی از نکاتی که در انتقادات اینچنینی به آموزش و پرورش وجود دارد، برجسته کردن یک نقص و نادیده گرفتن نقاط مثبت و کارهای موثر صورت گرفته است. در این نوع انتقادات معمولا تنها جنبهی خاصی از یک موضوع دیده میشود و جنبههای دیگر آن نادیده گرفته میشوند.
حجتالاسلام پناهیان در جای دیگری نیز با انتقاد تند به نظام آموزش گفته بود: «ریشهی گناه همین آموزش و پرورش و نظامات تعلیم و تربیت مسخرهای است که ما داریم.» یعنی ریشهی گناهان را نیز در عملکرد آموزش و پرورش میبیند.
پناهیان در انتقاد دیگری به نظام آموزش و پرورش در برنامه سحرگاهی ماه رمضان گذشته به عنوان کتابهای دینی دانشآموزان اشاره کرد و گفت که عنوان «هدیههای آسمانی» مناسب نیست. او در این مورد توضیح داد که «هدیه» یک امر غیرضروری است و «آدم بدون هدیه هم میتواند زندگی کند» و «آسمانی» یعنی چیزی که زمینی نیست. او با بیان این نکات گفت نام کتاب القا میکند که در حوزه دین با امور غیرواقعی سروکار داریم.
او در ادامه به شکل غیرمستقیم تلقی مردم از دین را نادرست دانسته و گفته برآیند کلی آموزش دین در آموزش و پرورش ما «این تلقیای است که مردم از دین دارند و سر موضوع حجاب و موضوعات دیگر خود را نشان داده است.»
پناهیان در سخنرانی دیگری در دانشگاه امام صادق گفته در ایران حتی یک قدم برای تبیین «مرگ بر آمریکا» برداشته نشده است. او در ادامه گفته آموزش و پرورشی که فلسفهی «مرگ بر آمریکا» را برای بچهها تبیین نکند «استعمارزده» است. او همچنین ادامه داده است که «ما در آموزش و پرورش دوازده سال به بچهها یاد نمیدهیم دشمنت کیست.»
پناهیان 30 بهمن 1397 نیز در یک سخنرانی با بیان اینکه کتابهای درسی دختران و پسران باید باهم متفاوت باشد، نظام آموزش و پرورش کشور را «ورشکسته» دانست و بیان کرد: «نظام آموزش و پرورشی که بین ذهن مرد و زن تفاوتی قائل نمیشود، باید خود را ورشکسته اعلام کند.»
باید در نظر داشت که رهبر انقلاب در سالهای گذشته نسبت به انتقادات تند به آموزش و پرورش هشدار دادهاند. ایشان در دیدار با فرهنگیان به مناسبت روز معلم در سال 98 بیان داشتند: «عدهای میخواهند آموزش و پرورش را به دلایل گوناگون سیاسی بیقدر و قیمت کنند. این بیانصافی است، این خلاف واقع است. من البتّه نواقص موجود آموزش و پرورش را میدانم... اما... آموزش و پرورش در دورهی انقلاب -در این چهل سالِ انقلاب- کارهای بزرگی انجام داده. همین دانشمندان گوناگونی که کشور شما را از لحاظ فنّاوری نانو جزو پنج کشور اوّل دنیا قرار دادند، در آموزش و پرورش تربیت شدند.»
رهبر انقلاب همچنین عملکرد آموزش و پرورش در شرایط مفاسد گوناگون اخلاقی و ماهواره و اینترنت و... اینگونه میستایند: «همین نسل سوم و چهارم انقلاب که نه امام را دیده، نه دوران دفاع مقدّس را دیده، نه شهدای نامدار دورهی هشتساله را دیده، امروز محکم و استوار در مقابل دشمن میایستد، اصرار میکند که برود از حرم دفاع بکند و میرود دفاع میکند، یکی شهید میشود، ده نفر هم شهید نمیشوند و برمیگردند. این انگیزهی مجاهدت کردن چیز کمی نیست، اینها را چه کسی تربیت کرده؟ آموزش و پرورش تربیت کرده؛ آن هم در این دنیا. [اینکه] در دنیای اینترنت، در دنیای مفاسد گوناگون اخلاقی، در دنیای ماهواره، این جور جوان تربیت کنید، این خیلی هنر است.»
هشدار رهبر انقلاب متوجه «بیقدر و قیمت کردن» آموزش و پرورش است. البته انتقادات به این وزارتخانه همچنان پابرجاست اما این شکل از تاخت و تاز بیمحابا به آموزش و پرورش میتواند نسبتی با واقعیت موجود نداشته باشد.
آموزش و پرورش تنهابازیگر نیست!
به نظر میآید انتقادات تند به آموزش و پرورش، عوامل مداخلهگر و حتی نهادهای مهم و هم عرض با آموزش و پرورش را نیز نادیده میگیرد. در این انتقادات تند، علاوه بر آموزش و پرورش دو نهاد مهم «رسانه» و از آن مهمتر «خانواده« در شکلگیری شخصیت دانشآموزان نادیده گرفته شده است.
در پژوهشی که جمعی از محققان در دانشگاه آزاد اسلامی با همراهی دکتر «باقر ساروخانی» پدر علم جامعهشناسی ارتباطات در ایران انجام دادهاند به این نتیجه رسیدهاند که «در دهه 60 تا 80، انتقال فرهنگ دینی تاثیرپذیری کمتری از نهادهای رسمی دینی و اجباری داشته است. همچنین در بعد اعتقادی انتقال فرهنگ دینی، خانوادهها موفقیت نسبی داشته و توانستهاند فرهنگ دینی را نهادینه سازند.»1 این پژوهش نشان میدهد نهادهای رسمی (مثل آموزش و پرورش) نسبت به نهادهای دیگرتاثیر کمتری در انتقال فرهنگ دینی دارند.
نادیده گرفتن عوامل دیگر در انتقال فرهنگ به نسلهای بعد حتی به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نیز کشیده شده است. در پژوهش دیگری که در «دانشگاه الزهرا» انجام شده2 محققان به فرهنگ خانواده و پژواک آن در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش پرداختهاند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که در این سند به خانواده به عنوان «بنیادیترین» مرکز تربیت نسل توجه کافی نشده است. در حالی که آموزش و پرورش یگانه بازیگر عرصهی فرهنگ نیست و عوامل دیگر مثل خانوادهها نیز در این امر موثرند.
علاوه بر اینها باید درنظر داشت که رابطهی فرهنگ و آموزش و پرورش متقابل است. یعنی همانطور که آموزش و پرورش بر فرهنگ موثر است، فرهنگ نیز بر آموزش و پروش و کارکرد آن موثر است. معلمان، معاونان مدرسه، مدیران ادارات آموزش و پرورش و... همه از دل همین جامعه برآمدهاند و خواه ناخواه فرهنگ عمومی را تا حدی به سطوح مدیریتی و اجرایی آموزش و پرورش منتقل میکنند.
بطور کلی انتقادات به آموزش و پرورش امری است که از طرف رهبر انقلاب نیز بیان شده است. اما گاهی پیشفرضهای نادرست باعث میشود در تعیین نقش این وزارتخانه در شکلدهی به فرهنگ اغراق شود. معمولا در انتقادات تند وارد شده به آموزش و پرورش عوامل دیگر انتقالدهندهی فرهنگ نادیده گرفته میشود. همچنین این نوع انتقادات توجهی به رابطهی متقابل فرهنگ و نظام آموزش ندارند و آموزش و پرورش را شکل دهنده و قادر مطلق در شکلدهی به فرهنگ در نظر میگیرند.
اینچنین است که گاه و بیگاه شاهد انتقادات تند از سمت کسانی هستیم که حتی گاهی آموزش و پرورش را بطور کلی بیفایده میدانند و فریاد تعطیلی این وزارتخانه را سر میدهند. این امر دقیقا نقطهی مقابل توصیهی رهبر انقلاب مبنی بر پرهیز از «بیقدر و قیمت» کردن آموزش و پرورش و نادیده گرفتن خدمات آن عیرغم همهی فشارها و محدودیتهاست.
عکس: ایرنا
1.مبارک، سهیلا، زهرا حضرتیصومعه، و باقر ساروخانی. (1399). « مطالعه کیفی انتقال فرهنگ دینی از طریق خانواده به فرزندان دهه 80-60». فصلنامه تغییرات اجتماعی-فرهنگی. 17(3). 116-139.
2. تقدیری، زهرا، و فهیمه فدایی. (1396). «فرهنگ خانواده و پژواک آن در بطن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش». همایش: کنفرانس بین المللی فرهنگ آسیب شناسی روانی و تربیت.